چقدر خوشحال بود که سیاه پوست او را به چوب دعوت کرد - او از خوشحالی می پرید! و توجه داشته باشید، او همان کسی است که از او پرسید، و او می گوید: "خیلی خب! البته، همه در دانشگاه از قبل می دانند که او چه دیک بزرگی دارد - بنابراین جوجه ها می دوند تا سوراخ های خود را خوشحال کنند. این سبزه حتی الاغ خود را به او داد. و وقتی وارد شد اهمیتی نمیداد. و بعد فلان قلدر همچین فاحشهای را به همسری میگیرد و مطمئن میشود که باکره است.))
حالا این چند دختر دهن پرکن! من هرگز الاغی را اینقدر لیس ندیده بودم، یکدفعه مرا روشن کرد. و هر کسی نمی تواند خروس را به این عمق و با اشتیاق قورت دهد. اکنون، این برای یک حرفه ای هیجان زیادی دارد! این مرد به وضوح خوش شانس بود که در همان زمان با چنین دوست دخترهای پیشرفته ای سرگرم شد. بله، این سخت کوش ترین کاری است که من تا به حال دیده ام، آنها سخت کار می کنند و تمام تلاش خود را می کنند.