بازیگر زن خیلی خوب نیست. سینه های کوچک مشکلی ندارند اول فکر کردم او لال است. اما او به خروس من مانند یک معجزه با هفت سر نگاه می کند، در حالی که در چشمانش وحشت جنسی و میل "کاش تمام می شد" یو در پایان فقط یک لبخند رقت انگیز را بیرون داد. و پسرها خیلی خوب بودند، خیلی خوب. آنها به زیبایی از نظر فنی لعنت کردند. دلم براشون تنگ شده.
به طور کامل متوجه نشدم که نامادری در ابتدا با او چه صحبتی می کند، اما با قضاوت بر اساس پیشرفت بیشتر وقایع، بدیهی است که از وضعیت سخت زنانه او شکایت می کند - سینه های بزرگ، در مورد او، که پوشیدن آنها بدون ماساژ مداوم دشوار است. و ماساژ سینه هاش و همچنین کل بدنش. و این چیزی بود که دوست دختر تیره پوستش در موردش صحبت می کرد ، قبل از اینکه با آنها به رختخواب برود ، بلافاصله فهمیدم - او با نامادری خود همدردی کرد و به او کمک کرد! همینطور بود، نه؟
عوضی آن را به من نده در الاغ)